هوا تاریکه و از شب گذشته
هوا تاریکه و از شب گذشته
94/8/15هوا تاریکه و از شب گذشته
هنوز عشقم که رفته برنگشته
چرا این بار این دل می زند شور
در این تاریکی پیدا می شود نور
در این شهری که پر از آن هیاهو...
که گرگان در پی شکار آهو....
چرا دیگر ز سویش نیست جوابی ...
تزلزل جای آرامش خرابی ....
به خود گفتم که این فکر هست سرابی
مچین از باغی که این میوه داری
به خود گفتم که کن قدری تحمل
به لطف ایزدت بر می گر دد گل
به خود گفتم که ای تو باغبان
یقیناً حکمتی ست در غیبت آن
=================
چقدر این انتظار برایش زیباست
دلش پاک و زلال همچو دریاست
چقدر این عشق این بار مع نا دارد
غرورش شکسته و از ایزدش تمنا دارد
نظرات شما عزیزان:
+ نوشته شده در 16 تير 1395 ساعت 17:6 توسط سجاد
| تعداد بازديد : 174